چکیدهای از زندگینامه با محوریت ریاضیات:
تحصیلات مقدماتی خود را تا مقطع پیش دانشگاهی در شهر آبادان گذراندم و سپس برای ادامه تحصیل از این شهر جدا شدم. این شهر با تمام رنجهایش ( گرمی هوا، گرد و خاک و امکانات محدود آموزشی) برای من زیباترین شهر جهان است که من را در دامن خود پرورش داد و به من آموخت که چگونه اصالت کلمات و جملات برای یافتن مسیر زندگی کافی هستند و به چیز بیشتری نیاز ندارم. علاقه من به ریاضیات به شکلی کاملا منطقی شکل گرفت و تصمیمی از روی احساسات و یا کنجکاویهای زود گذر نبود. در دوران نوجوانی به خواندن کتابهای غیر درسی علاقه بسیار داشتم و از کتابخانه کوچک شهر همیشه چندین کتاب به امانت داشتم. موضوع کتابها اغلب در زمینه اطلاعات عمومی بود و از همان زمان کتبی که مضمون ریاضی داشتند مرا به خود بیشتر جذب میکردند، اما در آن زمان دلیلش را نمیدانستم و یک ذهن دوازده ساله، بازی گوشتر از آن بود که چنین سوالات عمیقی را از خود بپرسد. دلیلش را در دوران دبیرستان (دوره دوم متوسطه کنونی) متوجه شدم و آن یک دلیل واضح و روشن بود: در ریاضیات دستاوردها چه کوچک باشند و چه بزرگ نقشهایی پایدار هستند و گذشت زمان آنها را کهنه و خدشه دار نمیکند. شاید نظریه پردازی در مورد اعداد گنگ پانصد سال قبل از میلاد مسیح شاهدی بر این ادعا باشد که همچنان دستاوردهایی پایدار هستند. اینکه در حال خواندن چیزی هستم که خود را به شکل معجزه آسایی میتواند از آسیبهای زمان نجات دهد و بسیار زلال و شفاف بدست من برسد و نمایانگر دامنه زیباییهای ذهن بشر است، شاخصهای از ریاضیات بود که شخصیت من نمیتوانست هیچگاه آن را نادیده بگیرد. نمیتوانستم تصور کنم که چیزی که اکنون در حال مطالعه آن هستم ممکن است در سالها و قرنهای آتی هیچ جایگاهی نداشته باشد. همین دلیل کافی بود که به رشتهای جز ریاضیات برای ادامه تحصیل در دانشگاه فکر نکنم و آنقدر مطمئن بودم که به هیچکس اجازه صحبت با خود در مورد رشتههای دیگر را نمیدادم. رابطه من با ریاضیات بسیار منطقی و تدریجی شکل گرفت اما به سرعت به یک رابطه عاطفی تبدیل شد تا آنجا که در افکار خود از تصور آنکه ممکن است در آینده شغلی پیدا کنم که از طریق ریاضیات ارتزاق کنم خجالت میکشیدم. هیچگاه به جنبههای شهرت و ثروت آفرین ریاضیات نگاه نکردم و این موجود زیبا در ذهن من کوچکترین جایگاه مادی نداشته و ندارد.
تحصیلات دانشگاهی:
تحصیلات مقطع کارشناسی خود را در دانشگاه اصفهان در رشته ریاضی کاربردی در سال ۱۳۸۹ آغاز کردم و در سال ۱۳۹۳ پس از گذراندن ۸ ترم فارغ التحصیل شدم. در مقطع کارشناسی، با اخذ رتبه ۱ دانشکده در رشته ریاضی کاربردی، به عنوان دانشجوی استعداد درخشان معرفی شدم و به این سبب، در مهرماه ۱۳۹۳، تحصیلات خود را در گرایش بهینهسازی و تحقیق در عملیات در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه اصفهان آغاز کردم. این دوره نیز پس از گذشت ۴ ترم تحصیلی در سال ۱۳۹۵ به پایان رسید. مجددا، به عنوان دانشجوی استعداد درخشان، تحصیلات مقطع دکتری را در مهر ماه ۱۳۹۶در دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک سابق) آغاز کردم و پس از گذراندن ۶ ترم تحصیلی، در سال ۱۳۹۹ از این دانشگاه فارغ التحصیل شدم و بلافاصله دوره پسا دکتری اینجانب در دانشگاه تهران آغاز شد.
افراد تاثیر گذار:
از دیگران بیشتر از آنچه که خود فکر میکنند میآموزم. در دوران تحصیلات آکادمیک، با اشخاص و اساتید گرانقدری آشنا شدم که هر کدام به نحوی در شکلگیری شخصیت علمی اینجانب تاثیر گذار بودند. شخصیت علمی من از همان دوره کارشناسی شخصیتی ایده آل گرا بود و درک مفاهیم به صورت سطحی را نمیپذیرفت. بسیار خوش شانس بودم که در طول دوران تحصیل، اساتید راهنمای من نیز از همین جنس بودند. بدون شک، خانم دکتر صغری نوبختیان، استاد راهنمای من در دوره کارشناسی ارشد، تاثیر زیادی در شکلگیری منش پژوهشی و مطالعاتی من داشتهاند. کتابی که ایشان در آن دوره من را ملزم به مطالعه خود خوان آن کردند، همچنان الهام بخش اینجانب در زمینههای پژوهشی است و فرهنگ کتاب خوانی را در من بسیار تقویت کرد. کار کردن با آقای دکتر مصطفی شمسی، استاد راهنمای اینجانب در دوران دکتری در دانشگاه صنعتی امیرکبیر، نیز برای من دستاوردهای فراوان داشت از جمله آنکه آموختم قبل از شروع هر کاری از خود بپرسم: چرا باید این کار را انجام بدهم و آیا دلیل قانع کنندهای وجود دارد؟ پاسخ به چنین پرسشی مرا به یک ریاضیدان بهتری تبدیل کرده است. کار با آقای دکتر مجید سلیمانی دامنه در دوران پسا دکتری در دانشگاه تهران نیز سرشار از آموزههای فراوان بود. ریز بینی، نکته سنجی، و توجه عمیق به اصالت پژوهش در این دوران با کمک ایشان در اینجانب بسیار تقویت شد.
دانشگاه صنعتی اصفهان:
پیوستن به گروه علوم ریاضی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1402 اتفاق زیبایی در زندگی من بود، دانشگاه و گروهی که در آن امر آموزش امری مهم جلوه میکند. امیدوارم به آنچه که در حوزههای آموزش و پژوهش عمیقا اعتقاد دارم تا پایان دوران کاری خود در این دانشگاه پایبند بمانم و اثر مثبتی بر روی دانشجویان دانشگاه که سرمایههای اصلی میهن هستند داشته باشم. شاید در زمان کنونی، آگاهی دانشجویان به مفاهیم عمیق علمی و اجتماعی و بر حذر داشتن آنان از کارها و فعالیتهای سطحی و ظاهرفریب مهمترین وظیفه یک عضو هیات علمی دانشگاه باشد. امیدوارم با بهره گیری از تجارب همه همکارانم، بتوانم به صورت موثری در این مسیر گام بردارم.