شب تنهایی

گوش کن

دورترین مرغ جهان می خواند.

شب سلیس است

و یکدست

و باز.

 گوش کن

جاده صدا می زند از دور قدم های تو را.

چشم تو زینت تاریکی نیست.

پلک ها را بتکان

کفش به پا کن

و بیا.

و بیا تا جایی

که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد

و زمان روی کلوخی بنشیند با تو

و مزامیر شب اندام تو را

مثل یک قطعه آواز به خود جذب کند.

پارسایی است در آنجا که ترا خواهد گفت:

بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تر است.

"سهراب سپهری"

https://people.iut.ac.ir/fa/karimzadehf/%D8%B4%D8%A8-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C